تشریح دستاوردهای انجمن ادبی "لیراو"

تشریح دستاوردهای انجمن ادبی "لیراو"

حمیدرضا اکبری‌شروه، از انگیزه تشکیل انجمن ادبی "لیراو" گفت.تشریح دستاوردهای انجمن ادبی


تشریح دستاوردهای انجمن ادبی "لیراو"

سرویس استان‌های هنرآنلاین، حمیدرضا اکبری‌شروه دبیر انجمن ادبی لیراو و عضو شورای راهبردی مطبوعات و خبرگزاری‌های استانداری خوزستان است و سرپرستی هفته‌نامه‌های مختلفی را برعهده دارد. او داور بخش شعر سراسری آفتاب مهربانی بوده است. آثار مختلفی در حیطه شعر و داستان از اکبری‌شروه منتشر شده که می‌توان از مجموعه شعر "افق‌های خیس"، "پشت صداهای سنگ"، "وقتی سکوت می‌خواند"، مجموعه داستان "معاش"، "سیاهمکان لیراوی در تاریخ بوشهر"، "داستان‌های مینی‌مال"، "سویسه در گذر تاریخ"، "کنار بهمنشیر" مجموعه داستان کوتاه و آثار دیگری که به آن‌ها جوایز متعددی تعلق گرفته نام برد. به بهانه برگزاری دوازدهمین جایزه ادبی "لیراو" با اکبری‌شروه گپ و گفتی داشتیم.


 


انگیزه تشکیل انجمن ادبی لیراو چه بوده و چه زمانی تاسیس شده است؟


برای کشف استعدادها و شکوفایی شاعران و نویسندگان جوان جایزه ادبی مستقل فارسی زبانان لیراو در دهه ۸۰ تاسیس شد. در چند دوره در حوزه شعر و داستان بین تمام فارسی‌زبانان کشورهای مختلف فراخوان داده شد و از دوره دهم تصمیم بر این شد که در یک حوزه در سطح استان و دو حوزه در سطح کشور شعر و داستان برگزار شود. تاکنون توانسته‌ایم بدور از هرگونه پارتی بازی و یا باندبازی آن را برگزار کرده و در نهایت موفق عمل کرده‌ایم.


لیراو به چه معنایی است؟


لیراو نام منطقه‌ای در جنوب کشور و نام دشتی است با قدمت تاریخی که بندر مهرویان و چندین بندر در آن وجود داشته است.


دستاوردهای این انجمن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟


آنچه برای ما مهم بوده و از دستاوردهای با اهمیت به حساب می‌آید همانا شناسایی چهره‌های جدید و جریان‌های ادبی فاخر به جهان ادبیات فارسی است. ادبیاتی که نیاز به شناخت و انتشار دارد.


درباره چاپ کتاب نیز بگویید.


یکی از ابزارهای شناسایی آثار فاخر رسیده، چاپ آنها در قالب کتاب است. ناشرانی چون نشر سمام، نشر هرمز و انتشارات پارلاق قلم در کنار انجمن و جایزه ادبی مستقل فارسی‌زبانان تلاش کرده‌اند تا در حوزه نشر و شناسایی اهالی قلم نوظهور به جامعه ادبی معاصر با ما همگام بوده و صدای ما باشند. لذا در آینده توسط ناشرانی که نام برده شد کتاب‌های بیشتری از اهالی شرکت‌کننده در این جایزه و انجمن ادبی لیراو چاپ و توزیع خواهد شد. از آثار منتشر شده می‌توانیم به انتشار داستان‌های مینی‌مال جایزه لیراو در سال ۹۶ و همچنین چاپ برگزیدگان شعر و داستان صدای ادبیات مستقل ایران و همراهان انجمن ادبی فارسی زبانان لیراو توسط دو نشر هرمز و پارلاق قلم اشاره داشته باشیم.

ققق


منبع :honaronline.ir

دستاوردهای اولین پل ادبی ایران و روسیه بررسی شد



دستاوردهای اولین پل ادبی ایران و روسیه بررسی شد

ظهر روز شنبه ۲۱ بهمن ماه ۱۳۹۱، سالن اجتماعات رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو شاهد حضور گروهی از نویسندگان، شعرا و فعالان ادبی روسیه بود که برای شرکت در نشست «رهاورد اولین پل ادبی ایران و روسیه» گردآمده بودند و ساعتی را در فضای سرشار از شور و معنویت ادبیات فاخر فارسی گذراندند. 

دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه با خوشامدگویی به نویسندگان و اهالی فرهنگ حاضر در جلسه، مصادف شدن این برنامه با ۲۲ بهمن را به فال نیک گرفته و با تبریک سی‌وچهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، انقلاب ملت مسلمان ایران را انقلابی اساسا فرهنگی دانست و دستاوردهای فرهنگی، اجتماعی و ادبی انقلاب ایران را به اختصار معرفی نمود. 

رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایراندر روسیه ادبیات را آئینه تمام نمای هویت و تاریخ هر ملت خواند و با ذکر این مهم که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نیز خود یک ادیب و شاعر بود، ادبیات را در ایران دارای ریشه بسیار کهن و اصیل دانست و رشد و تعالی ادبیات داستانی و شعر بعد از انقلاب اسلامی را به عنوان یکی از دستاوردهای فرهنگی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران برشمرد. وی اهتمام رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایراندر روسیه در ترویج و معرفی ادبیات اصیل و معناگرای ایران امروز را یکی از اولویت‌های کاری فعالیت‌های رایزنی خواند و شماری از آثاری که در این زمینه از سوی رایزنی فرهنگی منتشر شده است را معرفی نمود. 

پس از سخنان رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران فیلمی در باره ایران امروز و دستاوردهای علمی، صنعتی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران پخش شد که مورد توجه حضار قرار گرفت. 


ب

پروفسور مارینا ریسنر استاد برجسته ادبیات ایران در دانشگاه دولتی مسکو سخنران بعدی این نشست بود که در سخنان خود با موثر و مفید خواندن اولین برنامه پل ادبی ایران و روسیه، نکاتی را در مورد ادبیات فارسی و جایگاه ترجمه آن در روسیه خاطرنشان ساخت. 

پروفسور ریسنر با ناکافی دانستن سهم ترجمه شعر به ویژه شعر معاصر فارسی به زبان روسی، ضرورت توجه جدی به معرفی شعر نو و شاعران معاصر ایران را متذکر شد. وی با دلایل متعدد، شعر نو و معاصر ایران را تداوم منطقی شعر کلاسیک ایران دانست و سهم اندک ترجمه شعر معاصر در گزیده‌هایی که از ادبیات منظوم ایرانی در روسیه وجود دارد را تاسف بار خواند و اظهار امیدواری نمود با همت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه و پشتیبانی از این مهم، معرفی شایسته و در خوری از این دوره مهم شعر فارسی صورت پذیرد. 

دکتر الکساندر پالیشوک رئیس انجمن دوستی ایران و روسیه و استاد دانشگاه دولتی زبان‌شناسی مسکو در تکمیل سخنان پروفسور ریسنر، توجه و علاقه به ادبیات معاصر ایران در نزد جامعه ادبی و فرهنگی روسیه را مهم و جدی دانست و با اشاره به بازخوردهای مثبتی که از ترجمه رمان شما که غریبه نیستید هوشنگ مرادی کرمانی که توسط وی صورت می‌گیرد و در مجله الکترونیکی کاروان منتشر می‌شود، زمینه‌های فراخ معرفی ادبیات منظوم و منثور فارسی در فدراسیون روسیه را پهناور و گسترده دانست. 

سنجر یانیشف شاعر ازبک تبار روس که یکی دیگر از اعضای هیئت روس در اولین پل ادبی ایران و روسیه بود ادبیات را جان و عصاره اندیشه و وجود آدمی دانست که در قالب کلمات متجلی می‌شود. وی سفر به ایران را سفر به مهد و سرچشمه ادبیات دانست و جایگاه ادبیات منظوم فارسی را در ادبیات جهان ویژه و غیر قابل قیاس با دیگر زبان‌ها خواند. یانیشف حضور در سرزمین سعدی و حافظ، شیراز، را غنیمت و نعمتی بزرگ برای خود دانست و روزی را آرزو کرد که جامعه ادب دوست و کتابخوان روسیه، آثار ارزشمند ادبیات معاصر ایران را بخوانند و با اندیشه‌ها و آراء متعالی متجلی در این آثار آشنا شوند. 

یولتان صادیق اوا نویسنده و مترجم جوان روس که از دیگر شرکت کنندگان در نخستین پل ادبی ایران و روسیه بود از دوستان ایرانی خود که اسباب حضور وی در ایران و همراهی با هیئت روس را فراهم آوردند تشکر کرد و با ذکر این مصرع از سعدی که 

در سینه دارم یاد او یا بر زبانم می‌رود 

سفر خود به ایران، کشور آمال و آرزوهای خود، را به یادماندنی و تکرار ناشدنی دانست. یولتان صادیق آوا خاطرات شیرین دم زدن در شیراز را یکی از بهترین خاطرات تمام عمر خود دانست و به تجربه خاص و غریب خود در شاهچراغ به عنوان تجربه‌ای معنوی و غیرقابل توصیف اشاره کرد. وی از رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه و آقای محمدخانی معاون فرهنگی موسسه شهر کتاب به سبب مشارکت در اجرای این برنامه سپاسگزاری کرد و اظهار امیدوری نمود که با تداوم تبادل گروه‌های ادبی و هنری بین ایران و روسیه، پل دوستی و مودت بین این دو ملت و کشور بزرگ تحکیم یابد. 

دکلمه شعر شاهد افلاکی رهی معیری به زبان فارسی که همراه با نمایش ترجمه روسی آنکه توسط خانم یولتان صادق آوا صورت پذیرفت بخش دیگر برنامه بود که موردتوجه ویژه شرکت کنندگان قرار گرفت. 

سپس آندری لوگانسکی دبیر مسئول شورای تجاری ایران و روسیه که در جریان برگزاری اولین پل ادبی ایران و روسیه در شیراز گروه را همراهی نموده بود در سخنانی با تشکر از رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه به سبب فراهم آوردن فرصت همراهی وی با گروه پل ادبی، برگزاری برنامه‌هایی از این دست را اقداماتی مهم و ارزشمند در توسعه همکاری‌های همه جانبه ایران و روسیه دانست و با آرزوی تداوم این گونه برنامه‌ها، آمادگی موسسه خود را برای مشارکت در اجرای این برنامه‌ها ابراز نمود. 

در ادامه نشست فیلمی کوتاه از برنامه پل ادبی برگزار شده در موسسه شهر کتاب تهران پخش شد و در پایان دکتر ابراهیمی ترکمان رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایراندر روسیه، در جمع بندی مطالب ارائه شده در این نشست، ضمن سپاس از این همه ابراز لطف و شیفتگی به ادبیات فاخر فارسی و فرهنگ و هنر ایران، برخی مطالب طرح شده در جلسه را شگفت آور و به شدت تاثیرگذار دانست و اظهار امیدواری نمود با توجه به حضور شماری از فعالان عرصه ادبیات روسیه اعم از مدیران مسئول، سردبیران نشریات و ژورنالیست‌های فرهنگی، زمینه‌های حمایت طرف روس از برگزاری مستمر این برنامه در آینده فراهم گردد و شاهد حضور هیئت ایرانی نویسندگان در دومین برنامه پل ادبی ایران و روسیه در سال ۲۰۱۳ در روسیه باشیم. 

نشست صمیمی و پربار رهاورد اولین پل ادبی ایران و روسیه با پذیرایی از شرکت کنندگان در فضایی صمیمی و گفتگوهایی سازنده و امیدبخش پایان یافت. 

گفتنی است این نشست به طور کامل توسط کانال تلوزیون هنر (آرتیستکایا) روسیه ضبط گردید و مقرر شد هم در قالب برنامه خبری و هم به صورت گزارشی مستند از این کانال پخش گردد.

منبع: http://bookcity.org

داوری جشنواره فجر


در نخستین جلسه هیات علمی اعلام شد؛

داوری جشنواره فجر توسط پنج نفر انجام خواهد شد

نخستین جلسه هیات علمی سیزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر، روز گذشته در بنیاد شعر و ادبیات داستانی برگزار شد.



در این جلسه که با حضور جعفر ابراهیمی(شاهد)، عباس احمدی، بهزاد خواجات، حکیمه دبیران، محمد سلمانی، محمدکاظم کاظمی، جواد محقق و سیدعلی میرافضلی به عنوان اعضای هیأت علمی و همچنین بهمن ساکی و مهدی قزلی، دبیران علمی و اجرایی سیزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر برگزار شد، هر یک از اعضا به طرح نظرات خود درباره روند داوری آثار پرداختند.


در نشست اعضای هیات علمی بر اساس آئین‌نامه مقرر شد، تعداد داوران در هر سه بخش این رویداد ادبی (شعر بزرگسال، شعر کودک و نوجوان، درباره شعر) به پنج نفر افزایش یابد.


در ادامه این جلسه، اعضای این هیات از روند احصاء آثار منتشر شده در سال ۱۳۹۶ توسط دبیرخانه این رویداد ادبی مطلع شدند.


این گزارش می‌افزاید، با انتخاب داوران بر اساس رای اعضای هیات علمی، روند داوری‌ آثار آغاز خواهد شد.


گفتنی است، بر اساس اعلام دبیرخانه، هفتم دی آخرین مهلت ارسال آثار برای شرکت در جشنواره شعر فجر سیزدهم خواهد بود.

منبع: http://adabiatirani.com

واکاوی مقاله «درباره شعر فارسی» به قلم رالف والدو امرسن

Image result for ‫رالف والدو امرسن‬‎واکاوی مقاله «درباره شعر فارسی» به قلم رالف والدو امرسن (گزارشی از دیدگاه امرسن درباره شعر فارسی)


در تاریخ مطالعات زبان و ادبیّات فارسی در غرب، یکی از برجسته‌ترین چهره‌های ادبی آمریکا رالف والدو امرسن (1882- 1803) است که علاقه‌اش به شعر و اندیشه شاعران ایرانی، موجب شد علاوه بر ارائه ترجمه از اشعار شاعران ایرانی به زبان انگلیسی، تحت‌تأثیر شعر فارسی و به خصوص غزلیّات حافظ، شعرهایی با گرایش‌های شرقی بسراید. افزون بر آن، امرسن مقاله‌ای با عنوان «درباره شعر فارسی» نوشته است که اطلاع از محتوای آن در روشن‌کردن ذهنیت او درباره شعر فارسی و چگونگی شکل‌گیری شناخت وی از شاعران ایرانی نقش مهمی دارد. این مقاله جایگاه شاعران ایرانی را در نگاه او نمایان کرده و برداشت امرسن را از شخصیت و اندیشه حافظ در مقام شاعری آزاد‌اندیش نشان می‌دهد. هدف این پژوهش واکاوی ذهنیت امرسن بر اساس مقاله «درباره شعر فارسی» است. ابتدا به بررسی منابع شناخت وی از ادب شرق و شعر فارسی می‌پردازیم، سپس مبانی درک او از افق‌های معنایی اشعار عارفانه شاعران ایرانی مطرح می‌شود و در پایان بررسی نگرش تحسین‌آمیز وی نسبت به شخصیت و اندیشه حافظ ارائه می‌شود، از جمله آزاد‌اندیشی، اعتقاد به عشق استعلایی، استفاده از تخلّص، ساختارهای دولایه‌ای شعر حافظ و مواردی از این دست قرار داده که هر یک در جای خود مورد بررسی قرار خواهند گرفت. این بررسی نشان می‌دهد که به دلیل تفاوت‌های زبانی و فرهنگی، گاهی خطاهایی در برداشت وی از شعر شاعران ایرانی به چشم می‌خورد، به همین دلیل موضوع بعدی مورد بحث در این جستار، بررسی خطاهایی است که در ترجمه‌های امرسن از بعضی از این مفاهیم ایجاد شده است. به احتمال زیاد این خطا‌ها می‌توانند ناشی از مراجعه امرسن به ترجمه‌هایی باشد که از تنگنای چند زبان عبور کرده‌اند.
واژه‌های کلیدی: ادبیات تطبیقی، مقاله درباره شعر فارسی، وا‍‍ژگان کلیدی: امرسن، شعر غنایی، حافظ
منبع: http://lrr.modares.ac.ir

زبان و ادبیات فارسی نشانه فرهنگ و تمدن ملی

زبان و ادبیات فارسی نشانه فرهنگ و تمدن ملی

زبان و ادبیات فارسی نشانه فرهنگ و تمدن ملی


زبان و ادبیات فارسی معرفت چیستی و کیستی ملت متمدن ایران در بستر زمان است


زبان و ادبیات فارسی معرفت چیستی و کیستی ملت متمدن ایران در بستر زمان است. آثار مکتوب گران قدر زبان فارسی منعکس کننده جوهره ملی ایرانیان بافرهنگ و با قدمت و پیشینه ای کهن است که از دیرباز عرصه پهناوری را تحت سیطره و تأثیر خود داشته و بطور کلی تمامی شئون اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آنها را در برمی گرفت.


اما این حقیقتی انکارناپذیر است که این میراث جاودان و گرانقدر امروز در محاصره دشمنان داخلی و خارجی است که بی شک مراقبت و صیانت و پاسداشت آن نیازی ضروری است.


در این مقاله با عنوان «زبان و ادبیات فارسی- نشانه فرهنگ و تمدن ملی» پس از بیان اهمیت زبان و ادب فارسی به ذکر خطرات امروزین فراروی آن از جمله، تأثیر ترجمه از زبانهای بیگانه و وام گیری گسترده از زبانهای خارجی و... به بررسی راهکارها و ضرورت تقویت و غنی سازی زبان فارسی از قبیل ارتقای سطح تحقیقات و پژوهش های ادبی و علمی و پاسداشت و حراست از آن از طریق آموزش سنجیده و بالنده و برنامه ریزی شده پرداخته و پس از بیان عوامل تقویت زبان فارسی پیشنهاد هایی درخصوص شیوه های هویت یابی و ارزشمندی زبان فارسی ارائه گردیده است.




● مقدمه


زبان و ادبیات هر ملت، نماد هویت آن سرزمین محسوب و به سان آئینه ای است که چون در آن نیک بنگریم می توانیم چهره روح حاکم و فرهنگ کلی و صبغه و سابقه آن ملت را در آن بنگریم.


تاریخ، فرهنگ و تمدن غنی کهن، دین الهی توحیدی و زبان بومی، ملی از نشانه های مباهات ما، در عرصه تاریخ است که کثرت آثار ارزشمند و نویسندگان و شاعران و گویندگان نامدار و جهانی نشان از قدمت و دیرینگی فرهنگ و تمدن ما مؤید این موضوع است. اما زبان فارسی ما که دارای چنین پیشینه ای است متأسفانه امروزه از جوانب متعدد مورد هجمه قرار گرفته که نیازمند مراقبت و صیانتی ویژه است که از یک سو همت متولیان و دست اندرکاران و دل سوختگان و صاحب نظران وادی ادبیات و از سوی دیگر تأثیرگذاران بر این عرصه عظیم و رفیع را می طلبد تا نه تنها آن را از آسیب دور نگه داریم بلکه زمینه تقویت و غنی سازی آن را نیز فراهم نماییم.


زبان مادری فارسی شناسنامه شریف و نشان شخصیت اصیل در جغرافیای زیستی ما است که بیانگر فخر و یگانگی، تجمیع دل بستگی، پویایی وفرهیختگی ادبیات و تمدن و سابقه کهن ما، درفراخنای تاریخ است که با خون دلها و تحمل سختی ها و مصائب و تلاش های جانفرسای پیشقر اولان عرصه ادب همچون مولانا، سعدی، حافظ، نظامی و خاقانی بعنوان میراث و ودیعه ای گران سنگ به ما سپرده شده که باید این امانت مروارید گونه با حفظ ماهیت و اصالت و به گونه ای مطلوب از جانب ما به آیندگان سپرده شود.


حکیم ابوالقاسم فردوسی شاعر پارسی گوی و حماسه سرای باستانی ایرانی و احیاگر زبان دیرپای و دیرمان فارسی در زمانه ای اراده به سرودن و تنظیم شاهنامه نمود که ناآرامی های ناشی از جنگ فراگیر بود و کشمکش ها چندان فرصت مناسب برای تقویت و ترویج معرفت فرهنگی و ادبی برای اندیشه وران و مفاخر ادب و زبان فارسی باقی نمی گذاشت و اگر چه اندوخته مادی نیز نداشت اما با غلبه بر نومیدی ها بر تو سن اراده و سوار و همگام با دل پریشی ها و بی توجهی های محمود غزنوی، سرانجام با صرف سالهای متمادی از عمر خویش که قریب ثلث عمر او بود شاهنامه را به زبان فارسی آفرید:


بسی رنج بردم دراین سال سی


عجم زنده کردم بدین پارسی


اما امروزه به جهت اهمال و سستی و بی توجهی برخی متولیان موظف به حراست و صیانت و نگهداری ریشه و بی مایه و جایگاه و شریان حیاتی اصیل زبان فارسی از یک سو و عدم دقت در بیان برخی افراد و متن هایی که بدون رعایت قاعده و احساس در اصول علمی، کاربردی زبان به چشم می آید کار به جایی رسیده است که بعضی خیلی راحت وبدون دغدغه واژه های نامانوس و غیر معمول و بدون قاعده و حتی گاهی ملهم از ادبیات خارجی جایگزین کلمات فاخر و خوش آهنگ فارسی می شود.




● چالش های فراپیش در ادبیات


بدون شک آنچه که امروز زبان پارسی را تهدید می کند و آزاردهنده پیش روی ادبیات است دو خطر عمده و بقیه مهم تر است. یکی، تاثیری که ترجمه از زبانهای خارجی «به ویژه انگلیسی» بر دستور زبان فارسی می گذارد و دیگری وام گیری گسترده واژه از زبانهای خارجی.


هر زبان ساخت های دستوری خاص خود را دارد و زبان فارسی همچون زبانهای زنده دنیا در طول عمر دراز خود از فرهنگ ها و زبان های مختلف نیز تاثیر پذیرفته است و به تدریج کمبودهای خود را در ادوار و مقاطع خاص برطرف کرده است. زمانی از یونانی و سریانی، روزگاری از عربی، یک چند از ترکی و مغولی و در ۱۵۰ سال اخیر از زبان های اروپایی. شاید بتوانیم به سختی حضور غاصبانه واژه های خارجی را تحمل کنیم و به جهت آنکه جزوی از زبان ما شده است. اما امروزه در اوج تاسف نوبت به زبانهای اروپایی و انگلیسی هم رسیده است که با وجود اعتراض های ادیبان و کسانی که به حال زبان و ادبیات دل می سوزانند شمار زیادی از واژه ها و اصطلاحات و ترکیباتی از آنها در زبان ما جای دارند. مترجمان نیز گاهی در هنگامی ترجمه تحت تاثیر زبان مبدا ساخت هایی دستوری به کار می برند که در زبان فارسی متداول نیست.


بزرگ ترین لطمه و آسیبی را که وام گیری از کلمات و واژگان و اصطلاحات بیگانه بر زبان فارسی وارد می آورد این است که دستگاه واژه سازی آن را معطل و بیکاره می گذارد. یکی از ویژگی های برجسته زبان زایایی است و طبیعی است که تمامی زبان ها این توانایی را دارند که در صورت نیاز واژه های جدید خلق کنند و قطعا زبان فارسی با داشتن بیش از «۶۰ پسوند» و نزدیک به «۱۰ پیشوند» و نیز توان شگفت انگیز آن در تولید واژه های مرکب، علایم اختصاری، واژه های اشتقاقی و غیره... مشکلی در ساخت و زایش معادل در مقابل واژه های بیگانه ندارد. بی توجهی برخی متخصصان و تصور این که کاربرد واژگان لاتین نشانه عالم تر بودن است موجب شده است که طی سال های گذشته شمار نسبتا زیادی واژه از زبان های اروپایی وارد زبان فارسی شود، اگرچه در مقابل تلاش هایی هم برای معادل سازی صورت گرفته است ولی کافی به نظر نمی رسد. این واقعیتی اجتناب ناپذیر است که ادیبان و صاحب نظران ادبیات نمی توانند در تلویزیون، یا گمرک و یا در عرصه تکنولوژی و دیگر حوزه ها حضور مداوم داشته باشند و تا وقتی که معادل مناسبی برای نام یک کالا و یا فناوری نیافته اجازه ورود آن را به کشور ندهند. ولی ذکر این نکته ضروری است که وام گیری در پاره ای جهات می تواند مفید باشد و آن زمانی است که مفهوم جدیدی را وارد زبان کند و کلمه قرضی واژه بسیط باشد تا بتوان فرایند واژه سازی فارسی را روی آن اعمال نمود.




● برای پاسداشت زبان فارسی چه باید کرد؟


بی تردید پیشرفت و غنی سازی و تقویت و حفظ زبان دیرپای فارسی مبتنی بر چند عامل مهم و ارزشمند است. اول این که حراست از زبان و ادب فارسی به حمایت آموزش سنجیده و برنامه ریزی شده فراگیر نیازمند است. طبیعی است آموزش و پژوهش لازم و ملزوم یکدیگر و در واقع دو روی یک سکه هستند. اما نکته مهم اینجاست که دانشوران و فرهیختگان کشور چنانچه اقامت و خدمت به هموطنان خود را در همین سرزمین وجهه همت خود قرار دهند و حاصل سال ها پژوهش یافته های خویش را به زبان فارسی گرد آورده و ارائه نمایند و نتایج زحمات چندین ساله آنان به زبان شیوا و رسا تدوین گردد هم خودشان در جهت حفاظت زبان فارسی گامی مهم برداشته و هم بهره وران از دانش تجربه ای که اندوخته شده طرفی برخواهند جست. چرا که یکی از معضلاتی که هم اکنون فرا روی نویسندگان و مترجمان از یک سو و خوانندگان آثار و دانش آموختگان از سوی دیگر قرار دارد این است که تحقیق و پژوهش ژرف اندیشان با زبان فارسی موانست و تقارن و قرابتی ندارند. دوم ارتقا و اعتلای سطح تحقیقات و پژوهش های ادبی و علمی، از دستاوردهای آموزش سنجیده و بالنده این است که با کمک تفکر ادبی و علمی زمینه مناسب برای شکوفایی استعدادها فراهم می آید. می تواند گفت تا این زمینه اراده نشود همچنان شاهد رکود پژوهش در عرصه فعالیت های ادبی و علمی خواهیم بود. سوم ایمن سازی زبان فارسی، الزام ملی.برخی بر این باورند که شاید در تبدیل جهان به یک دهکده جهانی، داشته های کشور و ملل به همان صورت اصیل بومی و ملی حفظ خواهد شد و فرهنگ وارداتی و واژگان بیگانه، ترکیب و فرهنگ زبان یک ملت را بر هم نخواهد زد. اما باید پذیرفت که زبان فارسی امروز از دو سو در معرض آسیب جدی است، هم از بعد داخلی و هم از بعد خارجی.


از بعد داخلی کلمات محاوره ای، مبتذل و کوچه بازاری و طنزساز جایگزین کلمات پرمعنا می شوند و از بعد خارجی نیز تکرار و کثرت واژگان خارجی تبدیل به یک عادت غلط شده است که از ایستادگی حکیمانه در مقابل این دو عامل نیازمند یک هم بستگی ملی است که از یکسو بزرگان ادب وظیفه دارند که خوب بنویسند و خوب بخوانند و از سوی دیگر رسانه ملی و دیگر ابزارهای رسانه ای باید وظیفه حفظ سلامت و پایداری گفتار در ادبیات فارسی را بیشتر برعهده بگیرند و در فیلم ها و آثار فرهنگی خود به جایگاه رفیع زبان و ادب فارسی توجه و فرهنگ اصیل ایرانی را ترویج نمایند.


رسانه ملی می تواند بازوی اجرایی فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز واقع شود. زیرا اگر فرهنگستان زبان و ادب فارسی که موظف به واژه سازی و جایگزینی واژگان خارجی است برای اینکه آنچه تولید می کند در بین مردم کاربردی شود نیاز به بازویی اجرایی دارد که رسانه ملی می تواند حتی واژه هایی را که در ابتدا نامانوس هستند در جامعه و بطور عام ترویج نماید.




● عوامل تقویت زبان و ادب فارسی


درخت تناور زبان فارسی ریشه در اعصار تاریخ دارد. از دیرباز شاخ و برگهای سبزش سایبان ایمنی، پویایی و فرهیختگی و ایجاد برترین و عظیم ترین آثار ادبی و فرهنگی بوده و هست و خواهد بود.


سعدی لقب «افصح المتکلمین» و «استاد سخن» و فردوسی لقب «احیاگری زبان دیرپای و دیرمان فارسی» را با سرودن شاهنامه و در دوره معاصر بعضی از نویسندگان بزرگ با خلق آثار وزین و ثقیل و حصین خویش افتخارات باشکوهی بدست آورده اند و این القاب بدون تردید محصول قضاوت نسل ها و مورد تایید خوانندگان سخن سنج و نکته یاب است و به یقین این درخت عظیم و این نخل باسق قوی تر و سرزنده تر و جاودانه تر از آن است که مثلا با تزریق واژگان خارجی برگی از سرشاخه هایش زرد شود.


با این حال برای تقویت زبان فارسی باید، دانش آموزان و دانشجویان را در مدارس و مراکز آموزش عالی به مطالعه متون مکتوب اصیل فارسی ترغیب نمود. باید اطلاع رسانی مناسب و زبان شناسی دقیق فارسی انجام شود . از رسانه ملی برای ترویج فرهنگ و ادب فارسی استفاده شود اینها از راهکارهای ایمن سازی و تقویت زبان مادری ایران و ایرانیان است که تحقق آن مستلزم همدلی و همراهی اهل علم و قلم است. زیرازبان پدیده ای اجتماعی است و به همه افراد جامعه تعلق دارد و پاسداشت و حفظ و طراوت و سرزندگی آن نیز وظیفه همه آحاد مردم است.

منبع :aftabir.com