همایش ملی ادبیات بومی ایران زمین

ادبیات بومی ما سرشار از اخلاقیات است
سخنان چندتن از ادبا و ادب دوستان، در همایش ملی ادبیات بومی ایران زمین.

نویسندگی


خسرو عزیزی، رییس دانشگاه لرستان:
ادبیات میراث فرهنگی هر قوم است که از هر نسل سینه به سینه منتقل و دستخوش تغییر و تحول و در نهایت تکامل می‎شود.هر قوم در بنای غنای ایران‌زمین سهم بسزایی داشته است و باید ادبیات بومی و فرهنگی هر قوم به‎صورت بکر به نسل‎های آینده منتقل شود.
ایران در تاریخ خود همواره حوادث تیره و تار گوناگونی دیده که نتیجه آن باعث شده ادبیات بومی سرشار از اخلاق، گذشت و آزادگی شود.
زبان قوم لر دنباله زبان پهلوی ایران باستان است، این زبان از ناشناخته‎ترین و ناکاوه‎‏ترین زبان‌های ایران‌زمین بوده که شایسته است مورد واکاوی قرار گیرد.
در بررسی تاریخ ادبیات ایران دیده شده اشعار باباطاهر از جمله اشعار مشکل بوده که این به‎خاطر نشناختن زبان لری در ادبیات ایران است.
وظیفه شما استادان ادبیات پرداختن به فرهنگ این قوم است که رازهای نهفته آن را روشن سازید چراکه خواسته یا ناخواسته تمام ادبیات ایران‌زمین روح مشترکی دارند.
نباید بین ادبیات بومی و امروزی تضاد و تقابل به‎وجود آید و این موضوع باعث نفی ادبیات بومی شود. این همایش را به فال نیک می‏‎گیریم و امیدواریم تلاش‎های همه خواستاران و دوستاران این ادبیات بتواند باعث شکوفایی روزافزون آن شود.

*

دکتر محمد ابراهیم ایرج پور ؛استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور:
تاثیر اصطلاحات، واژه‎ها و سنت‎های هر منطقه خواه ناخواه در آثار نویسندگانی که در آن خطه بالیده‎اند، نمود پیدا می‎کند.
استفاده از ظرفیت‎های بومی از سویی به واقع‎گرایی و عینیّت داستان کمک می‎کند و از طرف دیگر نوعی هنجارگریزی از زبان معیار را برای خواننده‎ای که در خارج از آن خطه جغرافیایی است، ایجاد می‎کند و می‏‎تواند لذت خواندن داستان‎های اقلیمی و بومی را برای خوانندگان دوچندان سازد.
در میان عناصر مختلف ادبیات بومی، مانند واژگان و لهجه، باورها و اعتقادات محلی، خوراک، پوشش، وضعیت خاص جغرافیایی و ویژگی‎های آب و هوایی، با پژوهشی دقیق می‎توان دریافت که تاثیرات واژگان و لهجه بیشترین نمود را در آثار داستانی دارند.
در بین لهجه‎های ایرانی، یکی از نزدیک‎ترین لهجه‎ها به زبان فارسی معیار، لهجه شیرازی است و این می‎تواند بیانگر بعضی خصیصه‎های فرهنگی و اجتماعی باشد و از جهت مسایل زبانی مزیتی به‎شمار نمی‎آید؛ زیرا از دیدگاه زبان‎شناسی هر لهجه‎ای به اندازه لهجه دیگر خوب و دارای کارآمدی لازم است.
*
دکتر زهرا حسین‎آبادی ؛عضو هیأت علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه سیستان و بلوچستان:
متل‌ها روایت‎ های شفاهی هستند که بر حسب شرایط زمانی در میان مردمان گذشته در قالب شعر و نثر قصه‎گویانه بیان شده‌اند.
این متل‌ها که با شخصیت‌های حیوان، انسان، طبیعت و گاه توأمان و ترکیبی بیان می‌شوند، به غیر از جنبه‌های تفنن و لذت بردن، در مضمون و درونمایه خویش اغلب چگونگی دیدگاه تربیتی و آموزشی این گونه اقوام را با زبانی فهیم و ساده بازگویی می‌‎کنند.
متل‌ها بخشی از ادبیات شفاهی اقوام گوناگون بشری هستند که ریشه‌های اصلی آنها را می‌توان به وضوح در ادبیات فولکلور و بومی مناطق گوناگون مشاهده کرد.
ادبیات بومی‌ هم‌ دارای معنایی وسیع و هم‌ دارای معنایی محدود است که در هر منطقه متأثر از عواملی چون وحدت اوضاع جغرافیایی، مشابهت وضع زراعی و معیشتی، وحدت گویش‌های محلی، مشابهت آیین‌ و مراسم‌ جشن‌ها‌، اعیاد ملی و مذهبی، رقص‌ها و... است.
ادبیات بومی در سیر تحول خود از همه این عوامل بهره‌ برده‌ است، این ادبیات‌های شفاهی اگربه خوبی مکتوب شوند، می‌توانند آیینه تمام نمایی برای شناخت و پژوهش‌های قومی باشند.
ادبیات بومی لرستان به غیر از تک بیت‌های زیبا، ترانه‌ها و اشعار حماسی محلی، افسانه و داستان‎ها، چهل سِرو، واژگان کهن که ریشه در زبان پارسی باستان و پهلوی دارد، دارای متل‌های شیرین و ساده بوده که به شکل شفاهی هنوز در میان طوایف مختلف به یادگار محفوظ مانده است.
متل لری «کک و مگس» یکی از این نمونه‌های ادبیات اقلیمی بوده که در بن مایه و لایه‌های پنهان متن حس یاری‌رسانی، همدردی و همکاری را در قالب گفتمان قصه برجسته می‌سازد.
با توجه به تأثیر بسیار این داستان‎ها بر شکل‎گیری شخصیت کودکان، به‎نظر می‌رسد که با ضبط و زنده نگه‎داشتن آنها می‌توان کمک بسیاری به غنای فرهنگی جامعه کرد.
*

دکتر حسن ذوالفقاری ؛عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی:
300 گونه از ادبیات بومی را جمع‎آوری کرده‎ و در هفت بُعد آنها را تحلیل کرده‎ایم، اشعاری که در کتاب‎ها می‎خوانیم در بحث شعر عامه سادگی زبان داشتند و این باعث دلنشین شدن آنها می‎شد.
100 بیت از اشعار عروسی مناطق مختلف کشور را مورد بررسی قرار دادیم که 1400 کلمه بودند و فقط 155 کلمه یعنی 11 درصدشان عربی بود و این نشان می‎دهد زبان و ادبیات همبستگی یکسانی دارد.
کاربردهای دستوری که در زبان عامه بوده ویژه است و شاید در زبان رسمی وجود نداشته باشد. بحث‎های دستوری در این اشعار بومی جای کار زیادی دارد.
ردیف از ویژگی‎های شعر ایرانی است و به وزن، معنا و مفهوم اشعار کمک می‎کند. ردیف از شعر پیش از اسلام وجود داشته و به ما رسیده که یک عنصر ایرانی است.
*

دکتر حمید رضایی ؛یک استادیار زبان و ادبیات فارسی
شعر بومی بویژه اشعاری که به گویش بختیاری سروده شده به واسطه ارتباط گسترده شاعر با طبیعت و عناصر مربوط به آن از تشبیه بیش از هر صنعت دیگری بهره برده است.
دیار بختیاری مهد شعر و ادبیات غنی و پربار بومی بوده و مردمانش با شعر به دنیا می‌آیند و با لالایی‌های دلنشین مملو از احساسات و عواطف و آرزوهای مادران پرورش یافته و با آهنگ‎های موزون و حزن انگیز دارفانی را وداع می‌گویند.
اما فرهنگ ستم‌شاهی که فرهنگ قلع و قمع ساختن اصالت‌ها، اندیشه‌های پاک، مرگ‌آگاهی و دفن روحیه خودباوری و آزادگی بود، باعث شد گنجینه‌های غنی و پربار فرهنگ اصیل و اسلامی بختیاری، همانند فرهنگ دیگر ایلات و عشایر کشور زیر خروار‌ها خاک و غبار مدفون بماند.
آراستن و پیراستن سخن از روزگاران گذشته مورد توجه شاعران و نویسندگان بوده است و سعی آن‌ها بر این بوده که کلامی بلیغ، فصیح، رسا و به دور از هرگونه دشواری بر زبان بیاورند.

منبع :article.tebyan.net

نقش کم رنگ زن قهرمان در ادبیات معاصر

نقش کم رنگ زن قهرمان در ادبیات معاصر

فردوسی

به نظر شما در اقتباس از شاهنامه، می‌توان از شخصیت‌های زن این اثر حماسی الهام گرفت؟


داستان‌نویسان زنِ ادبیات معاصر ما در آثارشان بیشتر به دنبال ظلمی هستند که به زنان شده است. جای زن قهرمانی که سختی‌ها را با قدرت تحمل کند و بتواند الگو باشد در داستان‌های نویسندگان زن خالی است. ما می‌توانیم از ادبیات کهن‌مان همچون شاهنامه الگو بگیریم یا از آن اقتباس کنیم. به نظرم اگر جایزه داستان حماسی باعث شود که داستان‌‎نویسان خانم ما متوجه شخصیت‌های زن شاهنامه و قدرت آنان شوند، حتی اگر برای این جشنواره اثری نفرستند، باز هم اتفاق خوبی افتاده است؛ یعنی این تلنگر برایشان ایجاد شود که درباره ویژگی‌های زنان شاهنامه بیشتر تحقیق کنند و با الهام از آنان در آینده داستان بنویسند.

چقدر مهم است که نویسنده به متن اولیه وفادار باشد؟ مثلا در بازآفرینی زنی همچون تهمینه چقدر می‌توان در شخصیت او تغییر ایجاد کرد؟

از نظر من در بازآفرینی، وفاداری به متن اصلی خیلی مهم نیست، آن چه اهمیت دارد این است که به عنوان یک کهن الگو از آن استفاده کنیم؛ همانند رویکردی که غربیان به اسطوره‌های زن یونانی داشته‌اند. در اقتباس غیرمستقیم، ما شخصیتی را خلق می‌کنیم که الهام گرفته از شخصیت زن شاهنامه است؛ نه این که آن را بازنویسی کنیم. البته بازنویسی هم کارکرد خودش را دارد و برای جوان نسل امروز که حوصله خواندن شاهنامه را ندارد، بسیار مفید است اما جای خلق داستان‌هایی با  اقتباس از ادبیات کهن که به زبان امروز درآمده باشند نیز خالی است.

برای این که در اقتباس از شاهنامه به اثری شایسته و قابل تامل دست پیدا کنیم، چه الزاماتی را باید رعایت کنیم؟

نباید دست به کاری بزنیم که شاهنامه را هم مخدوش کنیم. یکی از راهکارهایش این است که بتوانیم شیوه صحیح اقتباس را در بین داستان‌نویسان تبیین کنیم. من به عنوان یک نویسنده و مدرس ادبیات داستانی می‌توانم تکنیک‌های نوشتن را به هنرجویان آموزش بدهم اما شاهنامه‌پژوهانی هم باید باشند که ابعاد مختلف این اثر حماسی را برای نویسندگان تبیین کنند تا اقتباس، آگاهانه انجام شود. طبیعتا قرار نیست نویسنده الزاما فردوسی‌پژوه یا تاریخ‌دان باشد. برگزاری نشست‌های کارگاهی می‌تواند بخش‌های مختلف شاهنامه را برای نویسندگان تبیین کند تا از آن ایده بگیرند. این ظرفیت در بین نویسندگان ما وجود دارد و نباید آن را رها کنیم. ممکن است در نخستین سال برگزاری جایزه داستان‌های حماسی یعنی امسال، آثار قابل توجهی به جشنواره نرسد و چند سال بعد به نتیجه مدنظر برسیم اما این موضوع باید آن قدر رسانه‌ای شود که شاهنامه برای نویسندگان ما مفاهیم و محتوایی تازه و امروزی پیدا کند. ما داریم فراموش می‌کنیم که در قصه‌هایمان، زن قهرمان و مقتدر را به تصویر بکشیم و چهره زن را از یاس و دلمردگی بیرون بیاوریم.

در داستان‌هایی که قرار است چهره یک زن مقتدر و قوی را نشان دهیم، نگرانی از شعاری شدن شخصیت هم وجود دارد، چطور می توان چهره چنین زنی را برای نسل امروز، واقعی و باورپذیر به تصویر کشید؟

باید به شخصیت زنان امروز نزدیک شویم و آنان را روایت کنیم؛ در واقع نویسنده نباید شخصیت‌هایی ماورایی و دست‌نیافتنی خلق کند. باید سختی‌ها و رنج‌ها را نشان داد و به شکل منطقی، راه بیرون‌آمدن از این شرایط را هم به تصویر کشید؛ نه این که شخصیت‌ها را اسطوره و شعارزده خلق کرد.  به نظرم شناخت نویسنده از مشکلات و دغدغه‌های آدم‌های امروزی، باعث می‌شود شخصیت‌های باورپذیری را خلق کند تا حس همذات‌پنداری مخاطب را برانگیزد.

ادبیات حماسی برای مخاطب کودک و نوجوان در چه جایگاهی قرار می‌گیرد و شاهنامه چطور می‌تواند برای این گروه های سنی، دستمایه خلق اثر داستانی باشد؟

متاسفانه الگوهای کودکان و نوجوانان ما الگوهای خارجی هستند از هری پاتر گرفته تا راپانزل. از کم‌کاری نویسندگان داخلی است که نتوانسته‌ایم شخصیت‌های جذاب و دوست داشتنی برای گروه سنی کودک و نوجوان خلق کنیم. جای قهرمان‌های ملی خودمان در داستان‌ها خالی و بسیار مورد نیاز نسل امروز است. ما هنوز نتوانسته‌ایم یک شخصیت جذاب، قهرمان و فوق‌العاده برای کودکان و نوجوانان خلق کنیم. شاهنامه با  ظرفیت‌های خوبی که در قهرمان‌سازی دارد می تواند دستمایه بسیار خوبی برای تولید آثار کودک و نوجوان باشد.

منبع :mashreghnews.ir

آتیه داستان ایرانی چه کسانی هستند؟

آتیه داستان ایرانی چه کسانی هستند؟

آتیه داستان ایرانی چه کسانی هستند؟

جایزه جلال آل‌احمد، امسال انتخاب برگزیدگان بخش ویژه خود را به رای‌گیری عمومی گذاشته است. در ایران برای نخستین بار است که مخاطبان ادبیات داستانی می‌توانند خودشان برگزیدگان یک جایزه ادبی را انتخاب کنند. در رای‌گیری اینترنتی بخش ویژه جایزه جلال که به مناسبت چهل سالگی انقلاب اسلامی و با عنوان «آتیه داستان ایرانی» انجام می‌شود، 20 نویسنده زیر 40 سال معرفی شده‌اند که هر کدام حداقل یک اثر با هویت ملی، دینی و انقلابی نوشته‌اند. در این گزارش به سوابق ادبی، جوایز اخذشده و آثار منتشر شده از این نویسندگان پرداخته‌ایم.


ابراهیم اکبری‌دیزگاه نفر اول این فهرست است که بر اساس حروف الفبا تنظیم شده است؛ دیزگاه متولد 1359 و داستان‌نویس، شاعر و پژوهشگر است. دیزگاه هم‌اکنون در مدرسه اسلامی هنر قم تدریس می‌کند. در سال‌های 1391 تا 1394 دبیر انجمن داستان طلاب کشور بود. «رمان برکت» اکبری دیزگاه توانست نامزد نهمین جایزه ادبی جلال احمد و شانزدهمین دوره جایزه شهید حبیب غنی‌پور شود. او دبیر جشنواره خاطره‌نگاری و داستان اشراق هم بوده است. دیزگاه در هر دو حوزه شعر و داستان دارای آثاری است. «بلبل و بلدزر عاشق»، « من آسمان ندارم» و «ماه ولگرد» از دفترهای شعر او هستند و در زمینه ادبیات داستانی هم رمان‌ها و مجموعه داستان‌هایی انگاشته است. رمان تاریخی «شاه‌کشی» مشهورترین اثر اوست. «دست‌هایش خونین،‌ چشم‌هایش گریان» و «خرده روایت‌هایی در باب چشم» از جمله مجموعه داستان‌های او هستند. «طرح مبانی خوانش دینی» نیز از آثاری است که این نویسنده پرکار در رزومه نقد ادبی خود دارد و در دست انتشار است. دیزگاه تجربه نوشتن نقد کتاب برای مطبوعات را نیز دارد.

سید احمد بطحایی: این نویسنده از طلاب داستان‌نویس است. رمان «هر صبح می‌میریم» او به مفهوم عشق، گناه، عقوبت و رستگاری انسان پرداخته و  اثر دیگرش «سی و ده» چهل روایت داستانی از یک مبلّغ مذهبی است. بطحایی دبیری دومین جشنواره بین المللی داستان و خاطره طلاب (اشراق) را هم برعهده داشته است.

محمدعلی جعفری: این نویسنده 31ساله یزدی نویسندگی را از سال ۱۳۸۷ شروع کرده و  داستان‌های متعددی بر اساس زندگی شهدا نوشته است که از آن جمله می‌توان به «قصه دلبری» بر اساس زندگی شهید محمدحسین محمدخانی یا «پل حاجی‌نصری» بر اساس زندگی شهید حسنعلی یاوری اشاره کرد. داستان «سربلند» بر اساس زندگی شهید محسن حججی، آخرین نمونه  آثار او با اینگونه مضامین است. مجموعه داستان «شغل شریف» و رمان عاشقانه و طنزآمیز «خان‌ی مغایرت» از دیگر آثار محمدعلی جعفری است.

محمداسماعیل حاجی‌علیان: این نویسنده نیز یکی از پرکارترین نویسندگان حاضر در این فهرست است. داستان‌های او در جوایزی نظیر چهارمین دوره جایزه ادبی یوسف، هفتمین دوره جایزه ادبی اصفهان، جشنواره ملی داستان کوتاه رضوی «کبوتر حرم» و ... برگزیده شده‌اند. به علاوه رمان «ایوار» او در ششمین جشنواره داستان انقلاب و رمان «بیداری» او در نهمین جشنواره داستان انقلاب انتخاب شدند. ویژگی خاص «ایوار» استفاده از زبان عامیانه و اصطلاحات سنگسری است. این داستان با محوریت حادثه‌های انقلابی در استان سمنان و به زیر کشیدن مجسمه محمدرضا پهلوی در ۸ بهمن ۱۳۵۷ توسط چند نوجوان سمنانی نوشته شده است. «اپرای مردان سبیل‌استالینی»، «نیستدرجهان» و «چهارزن» از دیگر آثار اوست که ماهیتی اجتماعی و سیاسی دارند.

هادی حکیمیان: از دیگر نویسندگان یزدی حاضر در این فهرست است و به لحاظ برگزیده شدن در جوایز مختلف ادبی رتبه قابل‌قبولی در این فهرست دارد. حکیمیان در نهمین جشنواره داستان انقلاب موفق شد یک رکورد ویژه به ثبت برساند و در هر دو بخش رمان کودک و بزرگسال برگزیده شود. رمان «کُشته خانه» او برگزیده بخش بزرگسال شد و «باغ خرمالو» جایزه ویژه بخش کودک و نوجوان را از آن خود کرد.  همچنین «باغ خرمالو» در شانزدهمین دوره جایزه قلم زرین هم به عنوان اثر تقدیری انتخاب شد. رمان «گل انارها را باد می‌برد» او هم در بخش کودک ششمین دورۀ جایزه حبیب غنی‌پور برگزیده شد. دیگر رمان مطرح حکیمیان یعنی «برج قحطی» همزمان نامزد نهمین جایزه ادبی جلال آل‌احمد و شانزدهمین جایزه شهید حبیب غنی‌پور شد. منتقدان هادی حکیمیان را یک نویسنده بومی می‌دانند.

مصطفی رضایی: جوان‌ترین نویسنده این فهرست است. این مهندس الکترونیک دو رتبه کشوری در مسابقات آزاد رباتیک تهران دارد که برای نوشتن رمان به کمک‌اش آمده و توانسته رمان علمی-تخیلی «زایو» را بنویسد. این رمان داستانی در ایران 1420 را روایت می‌کند، ماجرای کشف ویروس مرگباری به نام زایو که سلاح میکروبی صهیونیست‌ها است. «زایو» با استقبال خوبی مواجه شده و از سال 1395 تاکنون 9 نوبت تجدید چاپ شده است. مصطفی رضایی برگزیده هفتمین دوره جایزه ادبی یوسف (داستان‌های کوتاه دفاع مقدس) با داستان کوتاهی به نام «شکارچی نفس» است.

محمدعلی رکنی: از دیگر برگزیدگان جایزه شهید غنی‌پور است. رکنی متولد سیرجان است و  دانش‌آموخته حوزه علمیه قم و در کنار آن کارشناس ارشد ادبیات نمایشی هم هست. داستان‌کوتاه «ردی روی برف» او برگزیده‌ دومین دوره‌ جشنواره‌ خاتم شد که این داستان  همراه با چند داستان کوتاه دیگر درباره پیامبر اسلام(ص) در کتاب «یک لبخند بی‌انتها» منتشر شده است.

رمان «سنگی که نیفتاد» او مشهورترین اثرش است که در هفدهمین دوره جایزه شهید حبیب غنی‌پور به عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب شد. این رمان ماجرای مردی را روایت می‌کند که بعد از مرگ همسرش ایمان خود را از دست می‌دهد و با این شک دست و پنجه نرم می‌کند.

محمد رودگر: رودگر از جمله نویسندگانی است که معتقد  است در حال حاضر چیزی به نام «رمان انقلاب» نداریم. او در مصاحبه‌ای که با شهرستان ادب داشته، لازمه رسیدن به رمان انقلاب را داشتن مکتبی با مختصات خاص خود برای هنر انقلابی و دینی برشمرده است. این نویسنده قمی با داشتن دو رمان در حوزه انقلاب توانسته در این فهرست جای بگیرد. یکی «دیلمزاد» که با استفاده از واقعه ۱۳۶۰ آمل و حمله چریک‌های مارکسیست به این شهر و مقاومت مردم شهر نوشته شده. دیگری «دخیل» هفتم که داستانی عاشقانه را در بستر حوادث تاریخی پیش از انقلاب تا دوران معاصر روایت می‌کند.

«دیلمزاد» برگزیده سیزدهمین دوره کتاب دفاع مقدس و «دخیل هفتم» برگزیده هفتمین جشنواره داستان انقلاب است.

محمد سرشار:  از مدیران فرهنگی حاضر در فهرست است و سابقا مسئولیت حوزه هنری کودک و نوجوان را برعهده داشته و در حال حاضر مدیر شبکه تلویزیونی پویاست. ورود او به دنیای داستان‌نویسی با انتشار مجموعه داستان «توت‌فرنگی‌های روی دیوار» در سال 1385 بود، مجموعه‌ای که برخی از داستان‌هایش در هشتمین و نهمین کنگره یادواره شهدای دانشجوی بسیجی مورد تقدیر قرار گرفته. مجموعه داستان «زن‌ها همه مثل هم‌اند» و رمان «رستاخیز عاشقی» دیگر آثار او هستند.

سیدعلی شجاعی: از نویسندگانی است که جایزه بین‌المللی هم در کارنامه خود دارد. این مهندس صنایع هم دارای آثاری در زمینه دین و مذهب است هم کودک و نوجوان. رمان «به بلندای آن ردا» در هشتمین جشنواره کتاب سال رضوی برگزیده شد و برای رمان «فصل شیدایی لیلاها» در جشنواره ملی جوان ایرانی مورد تقدیر قرار گرفت. داستان‌های کودک او به زبان‌های مختلف ترجمه شده‌اند؛ «اگر آدم‌برفی‌ها آب نشوند» به زبان‌های فرانسوی، آلمانی، روسی و کره‌ای ترجمه شده و توانست منتخب سیزدهمین فستیوال بین‌المللی ادبی برلین شود.

محمدرضا شرفی خبوشان: از شناخته‌شده‌ترین نویسندگان این فهرست است. «بی‌کتابی» معروف‌ترین اثر اوست که در  دهمین دوره  جایزه جلال آل‌احمد تقدیر شد و توانست برگزیده سی‌وپنجمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شود. این اثر در هفدهمین جایزه شهید حبیب غنی‌پور هم مورد تقدیر قرار گرفت. آثار شرفی خبوشان، در چهارمین و دهمین دوره جشنواره داستان انقلاب هم توانسته برگزیده شود.  اما این موفقیت‌ها فقط شامل «بی‌کتابی» نمی‌شود و رمان «عاشقی به سبک ون‌گوگ» او هم نامزد جوایز ادبی متعدد بود. همچنین  مجموعه داستان «بالای سر آب‌ها»ی او برگزیده سیزدهمین جشنواره کتاب سال دفاع مقدس شد. شرفی خبوشان در کنار نوشتن به سرودن شعر  هم می‌پردازد و دارای سه مجموعه شعر نیز هست.

آرش صادق‌بیگی: این نویسنده هم جزو کسانی است که در مسابقات و جشنواره‌های ادبی بسیاری برگزیده شده‌اند. تنها اثر منتشر شده او مجموعه داستان «بازار خوبان» است که توانست در نهمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد و کتاب سال جمهوری اسلامی ایران تقدیر شود. صادق بیگی سردبیری مجله داستان را سابقا برعهده داشت و هم‌اکنون عضو تحریریه فصلنامه سان است که قرار است به‌زودی منتشر شود. او در کنار نوشتن داستان کوتاه، فیلمنامه‌نویسی هم می‌کند.

کسب جایزه جشنواره ادبی بوشهر، رتبه دوم جایزه داستان تهران، تقدیری جایزه ادبی اصفهان، برگزیده جشنواره داستان‌های ایرانی و برگزیده دوسالانه ادبی دانشجویان بخشی دیگر  از کارنامه ادبی اوست.

محمد طلوعی: از نویسندگانی است که دانش‌آموخته سینماست و  علاوه بر داستان‌نویسی، فعالیت مطبوعاتی قابل‌توجهی هم داشته و دارد. اولین رمانش، «قربانی باد موافق» برنده پنجمین جایزه ادبی «واو» و نامزد هشتمین جایزه کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور شد.

در اردیبهشت ۱۳۹۵ به عنوان یکی از برگزیدگان نخستین دوره جایزه ادبی «چهل» انتخاب شد.  از جوایز بین‌المللی او می‌توان به  جایزه بهترین فیلمنامه  از شانزدهمین جشنواره فیلم شانگهای در سال ۲۰۱۳  اشاره کرد. مجموعه داستان «تربیت‌های پدر» او در حال و هوای انقلاب اسلامی می‌گذرد. برخی از داستان‌های کوتاه او به زبان ایتالیایی ترجمه شده است و آخرین اثر منتشرشده او مجموعه داستان «هفت گنبد» است.

الهام فلاح: از معدود نویسندگان زن حاضر در این فهرست است. فلاح نویسنده پرکاری است و رمان‌های اجتماعی و تا حدی عاشقانه زیادی نوشته است. «همه دختران دریا»، «زمستان با طعم آلبالو» و «کشور چهاردهم» از جمله این آثار است. از آثار قابل تامل الهام فلاح «خونمردگی» است که توانست در هفتمین دوره جایزه ادبی پروین اعتصامی برگزیده شود. این رمان تنها رمان الهام فلاح درباره جنگ و دفاع مقدس است. «به من نگاه کن» آخرین اثری است که از او منتشر شده و درباره کودکان اوتیسم است. فلاح رمانی هم به نام «نفرین گربه» در حوزه کودک و نوجوان با نشر هوپا منتشر کرده است.

سارا عرفانی: از نویسندگانی است که مسئولیت‌های زیادی در برگزاری جوایز ادبی و همچنین انتشارات دارد. از جمله دبیر برگزاری جلسات داستان‌خوانی سرای اهل قلم، مسئول و مدرس کارگاه داستان‌نویسی سایت لوح، دبیر سرویس داستان سایت لوح به مدت پنج سال، سردبیر سه دوره جایزه ادبی داستان لوح، جشنواره داستان کوتاه کوتاه هفت سین، جشنواره داستان کوتاه کوتاه روح خدا، اشکواره داستان های کوتاه کوتاه عاشورایی، سردبیر سایت مادربانو، کارشناس کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و انتشارات سوره‌مهر و دبیر علمی بخش داستان چهاردهمین جشنواره شعر و داستان جوان سوره. عرفانی برگزیده جوایز مختلفی نیز هست و او هم در میان نویسندگان برگزیده این فهرست به لحاظ موفقیت در جشنواره‌های مختلف قرار می‌گیرد؛

رتبه اول جشنواره سراسری بانوی فرهنگ در سال ۸۵ به عنوان نویسنده جوان به خاطر کتاب لبخند مسیح،  نامزد دریافت جایزه جشنواره حبیب غنی‌پور به خاطر کتاب لبخند مسیح، نامزد دریافت جایزه جشنواره حبیب غنی‌پور به خاطر کتاب لبخند مسیح، نامزد دریافت جایزه کتاب سال پروین اعتصامی به خاطر کتاب لبخند مسیح،  نامزد دریافت جایزه کتاب سال شهید حبیب غنی پور به خاطر کتاب هدیه ولنتاین، برگزیده جشنواره رضوی در سال ۹۴ به خاطر کتاب «پنجشنبه فیروزه‌ای» و برگزیده جایزه کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور در سال ۹۴ به خاطر کتاب «پنجشنبه فیروزه‌ای» از جمله این موفقیت‌هاست.
 
علی غبیشاوی: از دیگر رمان‌نویسانی است که جامه روحانیت به تن دارد و از طلاب حوزه بوده است. رمان «بی‌مترسک» اثر این نویسنده حوزوی است. از نکات مهم این رمان تسلط نویسنده بر زندگی عشیره‌هاست. در «بی‌مترسک» تجربه زیستی بسیار متفاوتی بیان می‌شود. نوشتن از یک تجربه جمعی، از یک حوزه عمومی و از شکوفایی تا زوال آن بسیار خوب در این داستان اجرا شده است. غبیشاوی یک روایت خواندنی از عزاداری محرم هم در کتاب «کآشوب» دارد که سال 1396 از سوی انتشارات اطراف منتشر شد.

مهدی کرد فیروزجایی: او هم از طلاب علوم دینی است. سال 1393 رمان «به هم رسیدن در میانسی» او در بخش رمان نوجوان هفتمین جشنواره داستان انقلاب توانست رتبه دوم را به دست بیاورد. این اثر که فضای بومی دارد و در آن از آداب و رسوم و آیین‌های سنتی، مثل قرق‌شکنی، کشتی سنتی مازندرانی‌ها و ... هم استفاده شده، در جشنواره اشراق هم برگزیده شد. رمان‌های «گرگ‌های تیمور قلعه» و «افعی‌کشی»  از دیگر آثار اویند که مضمامینی اجتماعی دارند.

حسام‌الدین مطهری: از دیگر نویسندگان این فهرست است که به طور مستمر در زمینه فرهنگ و هنر روزنامه‌نگاری کاغذی، آنلاین و تصویری فعالیت داشته است. مطهری نخستین کتابش «کلت۴۵» را در ۲۴ سالگی نوشت؛ رمانی درباره زندگی یک خانواده ایرانی در فاصله سال‌های پنجاه تا شصت که در جریان انقلاب اسلامی اعضای خانواده به ایدئولوژی سیاسی گروه‌های مختلف سرمی‌سپارند. دیگر رمان منتشرشده او «تذکره اندوهگینان» نام دارد و «درخت بِه» هم مجموعه بیست داستان کوتاه است.

سید میثم موسویان: او هم نویسنده پرکاری است که در جشنواره‌های مختلف برگزیده یا تقدیر شده. از جمله رمان «میوه‌های رسیده» او، برگزیده سومین جشنواره داستان انقلاب، رتبه سوم نهمین دوره انتخاب کتاب سال سپاه پاسداران و نامزد دوازدهمین جشنواره شهید حبیب غنی‌پور شد. یکی از داستان‌های مجموعه «تفنگمو زمین نذار» او با سوژه شهدای غواص است.


مهدی نورمحمدزاده: آخرین نویسنده این فهرست به لحاظ الفبایی است. این مهندس مخابرات برای داستان «عشق روز‌های آپولو» برگزیده پنجمین جشنواره داستان انقلاب در بخش داستان کوتاه شد. این داستان در مجموعه «نعلین‌های آلبالویی» چاپ شده. مجموعه داستان «بحران عروسکی» او شامل هفت داستان کوتاه با مضامین مختلف؛ از دفاع مقدس تا مضامین روز اجتماعی است. مجموعه داستانک «خردل خر است» هم تماما به داستانی‌هایی با درون‌مایه دفاع مقدس پرداخته. این کتاب در هفدهمین جایزه کتاب سال دفاع مقدس مورد تقدیر قرار گرفت.

منبع :ibna.ir

اعلام پرمخاطب‌ترین آثار داستانی دهه ۹۰ در ایران


اعلام پرمخاطب‌ترین آثار داستانی دهه ۹۰ در ایران


اعلام پرمخاطب‌ترین آثار داستانی دهه ۹۰ در ایران


بر اساس فهرست منتشر شده، این آثار به عنوان پرمخاطب‌ترین آثار داستانی ایرانی در دهه ۹۰ به این شرح معرفی شده است:

قهوه سردِ آقای نویسنده از روزبه معین در نشر نیماژ با چاپ ۶۴۷۰۰ نسخه (۹ چاپ آن به ثبت نرسیده)

پاییز فصل آخر سال است از نسیم مرعشی در نشر چشمه با چاپ ۵۸۵۰۰ نسخه

دخیل عشق از مریم بصیری در نشر جمکران با چاپ ۵۵۶۰۰ نسخه

کمی دیرتر از سید مهدی شجاعی در نشر نیستان با چاپ ۵۵۰۰۰ نسخه

قیدار از رضا امیرخانی در نشر افق با چاپ ۵۴۰۰۰ نسخه

رهش از رضا امیرخانی در نشر افق با چاپ ۴۲۰۰۰ نسخه

طریق بسمل‌شدن از محمود دولت‌آبادی در نشر چشمه با چاپ ۴۰۰۰۰ نسخه

آب‌نبات هل‌دار از مهرداد صدقی در نشر سوره مهر با چاپ ۳۵۵۰۰ نسخه

ناقوس‌ها به صدا درمی‌آیند از ابراهیم حسن‌بیگی در نشر عهد مانا با چاپ ۳۴۰۰۰ نسخه (۷ چاپ آن به ثبت نرسیده)

بنی آدم از محمود دولت‌آبادی در نشر چشمه با چاپ ۳۱۰۰۰ نسخه

ته خیار از هوشنگ مرادی کرمانی در نشر معین با چاپ ۲۷۵۰۰ نسخه

کوچه از منیر مهریزی مقدم در نشر شادان با چاپ ۲۶۵۰۰ نسخه

پستچی از چیستا یثربی در نشر کوله‌پشتی با چاپ ۲۶۰۰۰ نسخه

شاه بی‌شین از محمدکاظم مزینانی در نشر سوره مهر با چاپ ۲۴۷۲۰ نسخه

سه گزارش درباره نوید و نگار از مصطفی مستور در نشر مرکز با چاپ ۲۳۶۰۰ نسخه

بهترین شکل ممکن از مصطفی مستور در نشر چشمه با چاپ ۲۳۰۰۰ نسخه

مدارا از منیر مهریزی‌مقدم در نشر شادان با چاپ ۲۱۰۰۰ نسخه

هرس از نسیم مرعشی در نشر چشمه با چاپ ۱۹۰۰۰ نسخه

اتفاق از گلی ترقی در نشر نیلوفر با چاپ ۱۶۵۰۰ نسخه

پنج‌شنبه فیروزه‌ای از سارا عرفانی در نشر نیستان با چاپ ۱۶۳۰۰ نسخه

قدیس از ابراهیم حسن‌بیگی در نشر نیستان با چاپ ۱۶۰۰۰ نسخه

عشق و چیزهای دیگر از مصطفی مستور در نشر چشمه با چاپ ۱۶۰۰۰ نسخه

ادواردو از بهزاد دانشگر در نشرهای آرما و عهد مانا با چاپ ۱۵۰۰۰ نسخه (۱۰ چاپ آن ثبت نشده)

یک روز دلگیر ابری از تکین حمزه‌لو در نشر شادان با چاپ ۱۳۵۰۰ نسخه

بعد از پایان از فریبا وفی در نشر مرکز با چاپ ۱۲۶۰۰ نسخه

من منچستر یونایتد را دوست دارم از مهدی یزدانی خرم در نشر چشمه با چاپ۱۲۵۰۰ نسخه

رنج مقدس از نرجس شکوریان‌فرد در نشر عهد مانا با چاپ ۱۲۰۰۰ نسخه (۸ چاپ آن ثبت نشده)

معلم پیانو از چیستا یثربی در نشر کوله پشتی با چاپ ۱۲۰۰۰ نسخه

بیوه‌کشی از یوسف علیخانی در نشر آموت با چاپ ۱۱۵۵۰ نسخه

آدم‌ها از احمد غلامی در نشر ثالث با چاپ ۱۰۷۹۰ نسخه

رویای نیمه‌شب از مظفر سالاری در نشر کتابستان معرفت با چاپ ۱۱۹۰۰۰ نسخه (آخرین چاپ: ۱۳۹۵) این کتاب در یک سال اخیر چاپ مجدد نشده است. ولی کل شمارگان آن از همه کتاب‌ها بیشتر است.

این مجله اینترنتی ادبی در ادامه درباره این فهرست به ارائه برخی نتایج تفصیلی پرداخته است که بر اساس آن  پرمخاطب‌ترین کتاب این فهرست قهوه سرد آقای نویسنده نوشته روزبه معین اعلام شده است و  پرمخاطب‌ترین نویسنده در آن رضا امیرخانی است. همچنین  مصطفی مستور با ۳ اثر بیشترین تعداد کتاب را در این فهرست داراست و پرتعدادترین کتاب‌ها در این سیاهه از نشر چشمه با ۷ کتاب است.

همچنین نشر چشمه با شمارگان ۲۰۰ هزار نسخه بیشترین تعداد چاپ کتاب ادبیات در دهه ۹۰ را در اختیار دارد.

منبع :mehrnews.com